گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
دلا عزم سفر دارم از آن در گفتم آگه شو
اگر با من رفیقی میروم آمادهی ره شو
سبک باش ای صباح روز عشرت، بس گرانخیزی
تو هم از حد درازی ای شب اندوه، کوته شو
هنوز از شب همان پاس نخست است ای فلک ما را
چه شد چون دیگران گو یک شب ما هم سحرگه شو
مجتبیٰ فرد
سهشنبه 3 آذرماه سال 1394 ساعت 12:22 ق.ظ