گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
توام سررشته داری، گر پَرَم سوی تو، معذورم
که در دست اختیاری نیست مرغِ بندبرپا را
من از کافرنهادیهای عشق، این رشک میبینم
که با یعقوب هم خصمی بُود جانِ زلیخا را
به گنجشکان میالا دام خود، خواهم چنان باشی
که استغنا زنی، گر بینی اندر دام، عُنقا را
مجتبیٰ فرد
چهارشنبه 15 تیرماه سال 1390 ساعت 02:23 ق.ظ