گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
نرخِ بالا کن متاعِ غمزهی غمّاز را
شیوه را بشناس قیمت، قدر مشکن ناز را
پیش تو من کم ز اغیارم و گر نه فرق هست
مردم بیامتیاز و عاشق ممتاز را
صیدبندانت مبادا طعن نادانی زنند
بهر صید پشه، بند از پای بگشا باز را
انگبین، دامِ مگس کردن ز شیرینپیشهای است
برگذر نِه دام، مرغِ آسمانپرواز را
بر دِه ویران چه تازی؟ کشوری تسخیر کن
شوکت شاهی مَبر، حُسنی به این اعزاز را
مُهر بر لب باش «وحشی»، این چه دلپردازی است؟
بیش از این رخصت مده طبعِ سخنپرداز را
مجتبیٰ فرد
شنبه 18 تیرماه سال 1390 ساعت 02:19 ق.ظ