گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
میتوانم بود بی تو، تاب تنهاییم هست
امتحان صبر خود کردم شکیباییم هست
حفظ ناموس تو منظور است میدانی تو هم
ور نه صد تقریب خوب از بهر رسواییم هست
سوی تو گویم نخواهد آمد اما میشنو
ایستاده بر در دل، صد تقاضاییم هست
گر شراب این است کاندر کاسهی من میرود
پُرخماری در پی این بادهپیماییم هست
گرچه هیچم، نیستم هم چون رقیبان دربهدر
امتیازی از هوسناکان هرجاییم هست
«وحشی»ام من کِی مرا وحشت گذارد پیش تو
گر چه میدانم که در بزم تو گنجاییم هست
مجتبیٰ فرد
یکشنبه 15 آبانماه سال 1390 ساعت 07:59 ق.ظ