گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
در اوّل عشق و جنون، آهم ز گردون بگذرد
آغاز کردم این چنین، انجام آن چون بگذرد؟
لیلی که شد مجنون از او، دور از خرد صد مرحله
کو تا ز عشق روی تو، صد ره ز مجنون بگذرد
ای آنکه پرسی حال من، وه چون بود حال کسی
کز دیده هر دم بر رُخش، صد جدول خون بگذرد؟
از دل برآید شعلهای کآتش به عالم در زند
هر گه که در خاطر مرا، آن جامهگلگون بگذرد
«وحشی» که شد گوهرفشان در وصف عقد گوهرش
نبود عجب کز نظم او از دُرّ مکنون بگذرد
مجتبیٰ فرد
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 ساعت 09:35 ق.ظ