چه میپرسی حدیث دردپروردی که احوالشکسی هرگز نفهمد بس که هنگام سخن گِریَدبرو ای پندگو بگذار «وحشی» را که این مسکیندمی بنشیند و بر روزگار خویشتن گِریَد