شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

دویست

آتش‌زبان شوید و بگویید حال ما
هنگام حال‌گفتنّ ما، دیده تر کنید

از حال ما چون‌آن که در او کارگر شود
آن بی‌محل سفرکُنِ ما را خبر کنید

منعش کنید از سفر و در میان منع
اغراق در صعوبت رنج سفر کنید

گر خود شنید جان ز من و مژده از شما
ور نشنود مباد که این‌جا گذر کنید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد