گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
عشق ما پرتو ندارد، ما چراغ مردهایم
گرم کن هنگامهی دیگر که ما افسردهایم
گر همه مرهم شوی، ما را نباشی سودمند
کز تو پُر آزردگی داریم و بس آزردهایم
«وحشی» آن چشمت اگر خواند به خود نادیده کن
کان فریب است اینکه ما صد بار دیگر خوردهایم
مجتبیٰ فرد
جمعه 16 فروردینماه سال 1392 ساعت 02:11 ب.ظ