گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
آمدم از سر نو بر سر پیوند قدیم
نو شد آن سلسلهی کهنه و آن بند قدیم
آمدم من به سر گریهی خود به که تو نیز
بر سر ناز خود آیی و شکرخند قدیم
به وفای تو که تا روز قیامت باقیست
عهد دیرین به قرار خود و سوگند قدیم
بهر آن حلقه به گوشیم که بودیم ای باد
برسان بندگی ما به خداوند قدیم
خلوتی خواهم و در بسته و یک محرم راز
که گشایم سر راز و گلهای چند قدیم
مجتبیٰ فرد
شنبه 28 اردیبهشتماه سال 1392 ساعت 02:24 ق.ظ