گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
من که چون شمع از تف دل جانگدازی میکنم
گر سرم برداری از تن، سرفرازی میکنم
با چوناین تندی و بیباکی که آن عاشقکُشست
آه اگر داند که با او عشقبازی میکنم
میکِشد آنم که خنجر میزند وانگه به ناز
باز میپرسد که چون عاشق نوازی میکنم
ای عزیزان! بار خواهم بست، یار من کجاست؟
حاضرش سازید تا من کارسازی میکنم
همچو «وحشی» نیمبسمل در میان خاک و خون
میتپم و آن شوخ پندارد که بازی میکنم
مجتبیٰ فرد
شنبه 20 مهرماه سال 1392 ساعت 12:36 ق.ظ