شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

سی‌صد و یک

دل پر حسرت از کوی تو برگردیدم و رفتم
نشد پابوس روزی، آستان بوسیدم و رفتم

میسّر چون نشد «وحشی» که بینم خلوت وصلش
به حسرت بر در و دیوار کویش دیدم و رفتم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد