شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

سی‌صد و ده

مکُن مکُن، لب مارا به شِکوه باز مکن

زبان کوته ما را به خود دراز مکن


پُر است شهر ز ناز بتان، نیاز کم است

مکَُن! چون‌آن که شوم از تو بی نیاز، مکن


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد